یه چوپان هرگز قادر نیست یه برهاش رو کباب کنه!
نویسنده: جعفر محمدی
عشق و باور
در حین راه رفتن ناگهان ایستاد، چون دلش میخواست که موهای او را ببوید. من باور دارم، که زمانی مفهوم واقعی عشق را میشناخته…
زندگی
زندگی کوتاه است!
پل عشق
آن دو، دو نیمهی جسمی بودند که به هم متصل شده بودند، همانند پلی که دو طرف رودخانهای را به جسمی واحد تبدیل میکند. نمیدانم، به ناگاه چه بود که از میان رودخانه برخاست و به ویرانی پل …
خیانت مقدس
آیا خیانتی بالاتر از این هست که آدم عزیزش رو به خاطر نجات روحش ترک کنه؟
گناه چیه؟
وقتی کاری انجام میدی که بواسطه انجام اون،خودت رو سزاوار جدا شدن از خدا بدونی، مرتکب گناه شدهای. مهم هم نیست اون کار چی باشه و چقدر کوچک یا بزرگ باشه! تفسیر گناه در وجود خود توئه!
احساس گناه
میشد موند و صبر کرد و جنگید و درست کرد. ولی موندن و صبر و جنگ، پشت موندن و صبر و جنگ، یه اراده قوی میخواست.
از جنس دیگه
همیشه سعی نکن خودت برنده بشی، گاهی وقتا آروم بشین و بذار یکی دیگه برنده بشه. اون وقت از شادی اون چندین برابر شاد میشی!
خبر
وقتی شنید از خوشحالی پنج بار جیغ کشید…
زبان سرخ
اگر همانا خاموش میماندی، میشد همچنان پذیرفت که خردمندی!