تلویزیون

نیل پستمن معتقد بود که تلویزیون، کودکان را از عالم روحانی و پاک خویش خارج می کند و آن ها را در همان ابتدای زندگی به بیراهه و گمراهی می کشاند. تلویزیون نمی‌تواند اندیشه‌ها، خاطره ها و تصوراتی‌ را که فرد بزرگ‌سال پیش‌تر کسب‌ کرده‌ از او برباید، اما در مورد بچه‌ی کوچکی ‌که حافظه‌اش رشد نکرده، قوه تخیلش صفحه‌ای‌ سفید است، توانایی‌های‌ اجتماعی‌ و محاوره‌ای‌ او هنوز به‌ وجود نیامده‌ است، قضیه کاملا برعکس می‌شود.

پستمن معتقد است که‌ حتی‌ تصور بازی‌ بچه‌ها هم‌ دارد از بین‌ می‌رود. او پنجاه‌ سال‌ پیش‌ متذکر شد که‌ بازی‌هایی‌ نظیر قایم‌باشك‌ تقریباً از بین‌ رفته‌اند. پستمن تماشای تلویزیون را درست در نقطه مقابل خواندن می‌دانست؛ چرا که‌ در خواندن، مهارت‌های‌ بیش‌تر در کودکان‌ در حال‌ رشد، به‌ ایشان‌ این‌ امکان‌ را می‌دهد که‌ عمیق‌تر و دقیق‌تر بخوانند و از آن گذشته ذائقه‌ و سطح‌ کار خود را نیز بهبود بخشند. ذهن رو به‌ رشد، ماهیچه‌هایی‌ پدید می‌آورد که‌ ابزار لازم‌ برای‌ درك‌ آثار بزرگ‌ ادبی‌ و تاریخی‌ است. پستمن‌ به‌ شدت‌ برای‌ این‌ موارد اهمیت‌ قایل‌ بود، چرا که‌ معتقد بود بچه‌ها گروهی‌ از آدم‌ها هستند که‌ چیزهای‌ خاصی‌ را نمی‌دانند، حال‌ آن‌که‌ بزرگ‌ترها از این‌ چیزها باخبرند. با از بین‌ رفتن‌ این‌ آگاهی‌ بزرگ‌سالی، جوانانمان‌ را درست‌ در برابر قدرت‌ و نفوذی‌ رها کرده‌ایم‌ که‌ هیچ‌ تسلطی‌ بر آن‌ نداریم‌ و از توانایی‌های‌ آن‌ نیز آگاه‌ نیستیم.

ممکن است گفته شود که هشدار پستمن برای جوامعی چون آمریکا بوده است که برنامه های تلویزیونی در آن هیچ حد و مرزی نمی‌شناسند، اما این هشدار فقط برای خانواده‌هایی که در آمریکا زندگی می‌کنند نیست. چرا که هم اینک در جوامع دیگر و خصوصاً جوامع رو به رشد، فراوان دیده می‌شود که خانواده‌ها فرزندان کم سن و سال و یا نوجوان خود را، نه با برنامه‌های «تلویزیون با کیفیت» بلکه با برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای بعضا پیشرفته‌ی دیجیتالی در خانه تنها می‌گذارند و غافل از این‌اند که پستمن می‌گفت: «خطر رها کردن‌ کودك‌ بدون‌ ناظر و مراقب‌ پای‌ تلویزیون‌، کم‌تر از رهاکردن‌ او با مشروبات‌ الکلی‌ و یا موادمخدر نیست».

برداشتی از کتاب «ظهور ماهواره، افول فرهنگ» دکتر صادق طباطبایی

تلویزیون