«تامین مالی» یکی از مهمترین نیازهای شروع یا توسعه کسبوکارها، به ویژه تولیدکنندههاست. در حال حاضر مهمترین منبع تامین مالی در ایران، بانکها هستن. اما در کنار بانکها به عنوان بازار پولی، بازار دیگهای هم به نام بازار سرمایه وجود داره، که معمولا کسبوکارهای ما ازش غافلن. یکی از دلایل عدم استفاده مناسب از بازار سرمایه، نبود ابزارهای مناسب در این بازار، یا آشنا نبودن کسبوکارها با ابزارهای موجود در اونه.
از طرف دیگه، «پیشفروش» یه گزینه جذاب با مزایای زیاد برای تامین مالی انجام یه فعالیته، و به دلایل زیادی به رونق اقتصادی و اشتغالزایی در کشور هم کمک میکنه، که از جمله اونا میشه به این موارد اشاره کرد:
- تأمین سرمایه مورد نیاز تولید از خریداران واقعی علاقمند به محصول/خدمت
- کاهش ریسک سرمایهگذاری، به دلیل پیشفروش محصول/خدمت (حذف ریسک تولید کالاهای غیر جذاب)
- کاهش قیمت تمام شده محصول/سرویس به دلیل کاهش هزینههای بازاریابی، تبلیغات، عرضه، فروش و ریسک عدم توفیق
لازم به ذکره که، پیشفروش بر قوانین اسلامی هم منطبقه و طبق شرع اسلام تولید کننده میتونه تو یه قرارداد سَلَف، مقدار معینی محصول رو با قیمت و شرایط مشخص به دیگران بفروشه، الان پولش رو بگیره، ولی بعدا در زمان تعیین شده اونو تحویل بده.
«بورس سرمایه» از این امکان استفاده کرده و یه ابزار نوینی برای تامین مالی کوتاه مدت یک تا دو ساله، به نام «اوراق سَلَف» طراحی کرده، که از طریق اون، تولید کننده میتونه سرمایه مورد نیازش رو تامین کنه. اینجا هدفم معرفی کلی این ابزاره و نمیخوام خیلی وارد تعریف دقیق و جزئیات سازوکارا بشم، برای همین، خیلی ساده این ابزار رو معرفی میکنم: در این ابزار، تولیدکننده با قرارداد مشخصی، محصولاتی رو که در آینده تولید میکنه برای پیشفروش و تحویل در آینده عرضه میکنه و از این طریق سرمایه مورد نیاز برای تکمیل پروژه یا تولید محصولش رو تامین میکنه. از اونجایی که این فرآیند زیر نظر بورس انجام میشه، به دلیل دستورالعملهای دقیق و نظارتی که وجود داره، به نسبت قراردادهای سَلَف معمولی که تو بازار میتونه انجام بشه، شفافیت بالاست، ریسک کمتره و ضمانت اجرایی وجود داره.
برای جذاب کردن این اوراق، بورس کالا یه کار دیگه هم کرده، و اون اینکه امکان خرید و فروش این اوراق رو هم فراهم کرده. احتمالا بدونین که طبق قوانین اسلام، یکی از شرایط یه معامله اینه که برای اینکه بتونی یه کالایی رو به یه نفر دیگه واگذار کنی، باید مالک اون کالا باشی. در حالی که وقتی چیزی رو پیشخرید میکنی، تا موقعی که اون رو دریافت نکردی، مالکش نیستی. و همینه که باعث میشه خرید و فروش اوراق سَلَف شرعی نباشه. برای رفع این مشکل، همزمان با خرید اوراق سَلَف، یه قرارداد سَلَف موازی هم بین دو طرف بسته میشه، که طبق اون، خریدار جدید اوراق برای تحویل کالاش به تولید کننده حواله داده میشه و دو طرف تولید کننده و خریدار اوراق سلف اینو میپذیرن.
این ابزار میتونه با چاشنی نوآوری، کارکردهای دیگهای هم پیدا کنه. مثلا اگه تولیدکننده همزمان با فروش اوراق سَلَف به خریدار، یه قرارداد دیگهای هم باهاش ببنده که طبق اون نمایندهاش تو فروش کالاهای تولید شده (البته مثلا با شرط حداقل فلان درصد سود) بشه، عملا خریدار اوراق درگیر جنس نشده و فقط یه سرمایهگذاری جذاب انجام داده. از لحاظ شرعی هم توجه بشه که در اینجا چون اوراق مبتنی بر کالائه، تولیدکننده فقط میتونه به اندازه دارایی پایهاش محصول پیشفروش کنه و از طرفی هم خریدار حداقل سود رو روی قیمت تمام شده کالا میذاره، نه روی پولی که سرمایهگذاری کرده، همه چی مبتنی بر قوانین اسلامی خواهد بود.
حالا که جنبههای مثبت این اوراق رو گفتم، یه اشارهای به ریسکش هم بکنم. ریسک مهم این اوراق، کاهش قیمت کالا در زمانیه که قراره کالا تحویل خریدار اوراق بشه. برای همین هم موقع خرید اوراق سَلَف، خریدار باید توجه بکنه که چه کالایی رو با چه قیمتی داره برای چه زمانی پیشخرید میکنه و تخمین بزنه که آیا این کالا ممکنه تا موقع تحویل قیمتش بالاتر بره یا پایینتر و سپس در خصوص اینکه بخره یا نخره تصمیمگیری کنه.
اگه علاقمندین که در خصوص این ابزار اطلاعات بیشتری بگیرین، «دستورالعمل اجرایی معاملات سلف استاندارد در بورس کالای ایران» رو ببینین. اگه دستورالعمل رو ببینین، متاسفانه متوجه میشین که فقط کالاهایی امکان پیشفروش از طریق این ابزار رو دارن که در بورس کالا پذیرفته شده باشن، یا دارای بازار نقدی قوی [از دید بورس کالا] باشن. در ضمن، تولید کننده هم فقط میتونه به اندازه دارایی پایهاش محصول پیشفروش کنه. اینا و یه سری شرایط ذکر شده دیگه توی دستورالعمل، یعنی اینکه گستره استفاده از این ابزار شدیدا محدود شده. کافیه به این موانع این رو هم اضافه کنین که خریدارها هم باید کد معاملاتی از بورس کالا داشته باشن.
و این مواردی که اشاره کردم، یعنی اینکه این ابزار نمیتونه توسط کسبوکارهای نوپا، یا کسبوکارهای کوچک و متوسط و یا حتی در تولید محصولات نوآور فناورانه چندان مورد استفاده قرار بگیره. و این لزوم و اهمیت ارائه نسخه با شرایط سادهتری از این ابزار رو نشون میده. این نیاز میتونه از طریق مدل مبتنی بر پاداش تامین سرمایه جمعی (کرادفاندینگ) به صورت کارایی پاسخ داده بشه، که نمونههای جهانیاش همون کیکاستارتر و ایندیگوگوی معروفن و خوب هم جواب دادن، بدون اینکه شرایط ذکر شده در دستورالعمل ابزار اوراق سَلَف رو داشته باشن. امیدوارم که در کشور ما هم هر چه سریعتر دستورالعملهای لازم برای این موضوع تهیه بشه، بدون اینکه با دید ابزارهای سنتی اونقدر محدود بشه که کاراییاش رو از دست بده.