شدیدا کینهای و لجبازم.
فضولم و بعضی وقتا زیادی تو کار دیگران دخالت میکنم.
روحیه تقریبا خشن و مبارزهجویانهای بر خلاف ظاهر تقریبا آرامم دارم.
حس ناسیونالیستی شدیدا بالاست.
هر آنکس که از دیدهام برود، از دلم میرود! ولی هر آنکس به دیدهام بازگردد با همون پروفایل قبلی به دلم بازگردد.
خیلی تنبلم و اگه انگیزه و علاقه شدیدی به کارم نداشته باشم، معمولا کارام پیش نمیره.
انتظاراتم از اطرافیانم زیاده. و شاید اگه کسی همون انتظارات رو ازم داشته باشه، بعضی وقتا به نظرم غیرمعقول و غیر منطقی بیاد.
خودرای هستم و در تصمیمگیریهای شخصی خیلی به خودم فکر میکنم.
علیرغم اینکه در ظاهر میگم که نظرات دیگران و حرفاشون برام اهمیت ندارن ولی در باطن دارن (مصلحت اندیشی زیاد هم جزو این میشه).
پرونده دوران کودکی و نوجوانیام بچه مثبتی نیست. تقریبا هر خلاف معمولی که هم سن و سالهام داشتن، من مجموعشونو داشتم.
بعضی وقتا با این دید که من و شرایط موجود اون وقتم با دیگران فرق میکنه و خاصه، به خودم اجازه میدم کارهایی که از نظرم درست نیست رو هم انجام بدم.
دوست دارم مورد تحسین و تمجید دیگران باشم. البته این همیشه هم بد نیست. این حس کمک میکنه تا جایی که میتونم خوب باشو به دیگران کمک کنم.
بعضی وقتا به این نتیجه میرسم، که خودمونو مسخره کردیم که داریم زندگی میکنیم. ولی باید زندگی کنیم.
قدر آدمایی رو که دوروبرم هستن اونجوری که باید، نمیدونم. حتی قدر امکانات و تواناییها و بقیه چیزای دیگهم رو هم.
در مورد آدمها خیلی صفر و یکی هستم، یا دوستشون دارم و هر کاری از دستم بر بیاد براشون میکنم یا ازشون متنفرم و چشم ندارم ببینمشون. عموما حد وسطی برای این قضیه نمیشناسم.