اپیزود ۱: بادها دلتنگاند، دستها بیهوده، چشمها بیرنگاند. شهرها میلرزند، برگها میسوزند، یادها میگندند…
اپیزود ۲: باز شو تا پرواز، سبز باش از آواز؛ عطرها در راهند… برگ را باور کن، آفتابیتر شو، باغ را از بر کن…
اپیزود ۳: شادتر خواهم شد، نابتر، روشنتر، بارور خواهم شد…
یه اپیزود اون وسطها: خواب دیدم در خواب، آب، آبیتر بود. روز، پر سوز نبود، زخم شرمآور بود. خواب دیدم در تو، رود از تب میسوخت، نور گیسو میبافت، باغچه گل میدوخت…