عشق سالیان دراز می 21, 2008 جعفر محمدی سایه شدم و صدا کردم: کو مرز پریدنها، دیدنها؟ کو اوج « نه من » درهی « او »؟ و ندا آمد: لب بسته بپو… عشق سالیان دراز