هوشی‌مین، استقلال و جنگ‌های ویتنام

جدیدا علاقه خاصی به هوشی‌مین پیدا کرده‌ام. جدیدا خیلی به این موضوع فکر می‌کنم که چرا خدا نذاشت هوشی‌مین ۷ سال بیشتر زنده بماند تا تمام شدن جنگ در ویتنام و وحدت بخش شمالی و جنوبی را ببیند؟ اگه خدا «۱۰ سال زنده بودن» به من می‌بخشید، به احتمال خیلی زیاد اونو به هوشی‌مین هدیه می‌دادم!

هوشی‌مین یکی از ۱۵ نام مستعار نگوین نهانه در طول سال‌های مبارزات آزادی‌بخش‌اش بود. هوشی‌مین نمونه درخشان روحیه‌ای بود که ذاتا انقلابی‌ست. وی نمونه نادری از رهبران مادام‌العمر در جهان است که حکومتش به دیکتاتوری منجر نشد و تا آخرین لحظه زندگیش محبوب همه باقی ماند.

دکتر هوشی‌مین در سال ۱۸۹۰ متولد شد. بیست سال اول زندگی‌اش را در ویتنام (مستعمره فرانسه) سپری کرد. در ۲۱ سالگی به فرانسه رفت و تحصیلات خود را آنجا ادامه داد. در همین ایام بود که با کمونیسم آشنا شد و اعتمادی مطلق به نیروی انقلابی شکست ناپذیر توده‌ها برای سرنگونی حکومت استعمارگران و نمایندگان فئودال آنها پیدا نمود و شروع به تاسیس سازمان‌ها و احزاب کمونیستی در ویتنام و سراسر هندوچین نمود. او در خلال سال‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۹ مبارزات سرسختانه‌ای برای استقلال ویتنام کرد. در سال ۱۹۴۲ با نام هوشی‌مین به چین رفت تا با نیروی ضد ژاپن و ویتنامی‌های مقیم آنجا تماس برقرار کند. اما به محض ورورد به چین توقیف و زندانی شد. وی در مدت دو سال زندانی، ۱۸ زندان عوض کرد و زجرها و سختی‌های بسیاری را تحمل نمود. موهایش خاکستری شد و داندانهایش را از دست داد، ولی باز هم بیکار ننشست و در این مدت اشعار دوران زندانش را سرود.

«آنگاه که درهای زندان باز شود، اژدهای واقعی به خارج پرواز خواهد کرد…»

هوشی‌مین

در ۱۹۴۴ بعد از ۳۳ سال دوری از وطن، از مرز چین گذشت و به انقلابیون ویتنام در کوهستان‌ها پیوست تا نخستین دسته ارتش «ویت مین» را با شرکت ۲۴ نفر رسما تشکیل دهد. این دسته چریکی با کمک دفتر خدمات اسراتژیکی که فعالیت محدودی داشت در سراسر ویتنام به عملیات چریکی پرداخت. در مدتی کوتاه تعداد اعضای «میت مین» به چند هزار نفر رسید.

در جنگ جهانی دوم شبه جزیره هندوچین (از جمله سرزمین ویتنام) به دست ژاپن افتاد. ولی بعد از بمباران اتمی ژاپن و شکست ژاپن در جنگ، «ویت مین» و سایر رهبران انقلاب کنگره‌ای در کوهستان تشکیل دادند و یک کمیته آزادی‌بخش ملی تعیین نمودند تا انقلاب آینده زیر نظر هوشی‌مین به ثمر برسد. هوشی‌مین نیز در سال ۱۹۴۵ استقلال ویتنام را اعلام کرد.

در این زمان فرانسوی‌ها که از دست نیروهای ژاپن خلاص شده بودند به تکاپو افتادند تا دوباره ویتنام را در زیر سلطه خود بگیرند. به این ترتیب جنگ اول ویتنام به مدت ۹ سال بین نیروهای هوشی‌مین و فرانسه آغاز شد. مبارزان ویتنامی که در ابتدا با نیزه‌هایی از نی جنگ را شروع کرده بودند، در سال ۱۹۵۴ در دین‌بین‌فو شکست سختی را بر فرانسه وارد کردند تا فرانسه در کنفرانس ژنو ناچارا به استقلال ویتنام (و همچنین کامبوج و لائوس) رضایت دهد. در این موافقت‌نامه ویتنام موقتا به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد تا پس از رفراندوم به ویتنام متحد تبدیل شود (هوشی‌مین مجبور بود تا به بخشی از ویتنام قناعت کند، چون در آن شرایط، در دست گرفتن ویتنام جنوبی مصادف بود با درگیری با نیروهای انگلستان و هوشی‌مین قدرت رویارویی با دو ابرقدرت را نداشت). همانگونه که هوشی‌مین پیش‌بینی کرده بود، این امر محقق نشد و علاوه بر آن ویتنام جنوبی با همکاری آمریکا به سرکوب و قتل‌عام کمونیست‌های ویتنام جنوبی پرداخت. برخی از نیروهای هوشی‌مین در جنوب به مقاومت مسلحانه پرداختند و ویتنام شمالی نیز به کمک آنها آمد تا این مقاومت در سال ۱۹۶۵ به جنگی تمام عیار تبدیل شود (جنگ دوم ویتنام). در این جنگ بلوک شرق از مبارزان شمالی حمایت می‌کرد و بلوک غرب نیز از ویتنام جنوبی.

حملات گسترده مبارزان شمالی در عید آغاز سال نو ۱۹۶۸ ویتنامی‌ها (عید تت) هر چند موفقیت زیادی نداشت ولی بدلیل گستردگی و شدت آن پوشش خبری وسیعی یافت و افکار عمومی را به شدت بر ضد آمریکا آغاز کرد و تظاهرات ضد جنگ در امریکا را به دنبال داشت. ادامه این تظاهرات‌ها، فرسایشی شدن جنگ و بدست نیاوردن کوچکترین نتیجه‌، آمریکا را در سال ۱۹۷۵ وادار به عقب‌نشینی کرد تا سرانجام در آوریل همان سال مبارزان شمالی سایگون را تصرف کنند و جنگ به پایان برسد (با تصرف سایگون، این شهر به هوشی مین، تغییر نام پیدا کرد). در سال ۱۹۷۶ انتخاب مجلس ملی، راه را برای وحدت مجدد شمال و جنوب ویتنام فراهم نمود.

جنگ دوم ویتنام یکی از هراسناک‌ترین جنگ‌های عصر حاضر به شمار می‌رود. همه خانه‌ها، مدارس، معابر، بیمارستان‌ها، جنگل‌ها و سدها ویران شده و تلفات جانی فراوانی به بار آمد. آمریکا در این جنگ بیش از مجموع بمب‌هایی که در جنگ جهانی دوم به مصرف رسید، بر این کشور کوچک بمب فرو ریخت و از ارتشی نیم‌میلیون نفره در ویتنام بهره برد. سرانه جنگی تعیین شده برای ارتش آمریکا در آن زمان ۷۰۰۰ دلار به ازای هر ویتنامی بود (جمعیت ویتنام در آن زمان حدود بیست میلیون نفر بود). آمریکایی‌ها در این جنگ حتی به بمباران ویتنام جنوبی هم اکتفا نکردند و با فانتوم‌ها و سایر بمب افکن‌های خود بر ویتنام شمالی نیز حمله‌ور شدند و ویرانی‌های بی‌شماری را به بار آوردند. با این حال هوشی‌مین دلیرانه از ۱۹۶۵ تا سالروز استقلال ویتنام در ۱۹۶۹، که پایان زندگی سراسر مبارزه‌اش بود، با ارتش عظیم آمریکا جنگید. هوشی‌مین زنده نماند تا نتیجه پیروزی ملت خود را بر بزرگترین قدرت نظامی دنیا و وحدت دو ویتنام ببیند.

«از مرگ قوی تریم
ما چون برنج‌زارهای چه‌هوا
هرسال درو می‌شویم و سال دیگر
دوباره، با ساقه‌های پربارتری می‌روییـم.»

هوشی‌مین

هوشی‌مین، استقلال و جنگ‌های ویتنام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *