یه پیرمردی از اونور داشت میاومد سمت غرفهی ما. قدش کوتاه بود و شکم جلو اومدهای داشت. موهای قسمت جلوی کلهاش ریخته بود و بقیهی موهاش کم پشت بود، به طوری که لکههای سفید برص بر روی پوست کلهش مث سایر قسمتهای بدنش کاملا مشخص بود. آدم متینی بود و خیلی آروم و شمرده صحبت میکرد. یه کیف و دو تا کیسه دستش بود که هر وقت میخواست چیزی نشونم بده باید هر سه تا رو میگشت تا اونو پیدا کنه.
خودش رو نماینده شرکت فلان که تولید کنندهی قاب سیدی بودند، معرفی کرد و میخواست تا در مورد امکان همکاری و معرفی محصولش با ما صحبت کنه. بازاریابی اصلا تو ذاتش نبود، یا از زور ناچاری اومده بود سمت این کار، یا دوست نداشت که یه گوشهای بیکار بشینه و یا اینکه به اصرار کسی اینکار رو میکرد.
بچه ارجاعش دادن به من و من با گشادهرویی دعوتش کردم داخل غرفه که بشینه و خستگی در کنه و حرفاشو بزنه. آروم شرع کرد به معرفی محصول و شرکت و نشون دادن نمونه کار و مزایای محصولات خودشون که بر خلاف قابهای ما، از جنس عالی PVC بود و اینا. منم هر چند که میدونستم که نیازی به این قابهای با قیمت دو برابر نداریم، ولی به حرفاش کامل گوش کردم. یه سوالاتش که در مورد میزان مصرف ما و زمینهی کاریمون و … هم بود، جواب دادم. ایشون هم خیلی خوشحال بود که پرزنت مناسبی داشته و تقاضای کارت شرکت رو کرد و اینا. منم بعد اینکه کارتمو بهش داده، برای اینکه احتمالا حسابی رو فروش به ما باز نکنه، بهش گفتم که، با وجود همهی اینا فکر نکنم که ما بخوایم از این قابهای گرون قیمت استفاده کنیم.
مث اینکه حرف من به مذاقش خوش نیومد، سعی کرد که شروع کنه به توجیه کردن من! گفتگوی زیر ماحصل این تلاش برای توجیهه!
ایشون: یعنی با وجود اطلاع شما از این محصول عالی، باز هم میخواین از اون قابهای درجه چندم استفاده کنین؟
من- همینا کار ما رو به خوبی راه میندازن! نیازی به هزینه کردن بیشتر نیست!
: نه دیگه! ایراد کار همینجاست. اگه کار شما فیلم و آهنگ و اینا بود، یه چیزی. ولی کار شما نرمافزاره! سیدی فیلم و اینا مهمتره یا نرمافزار؟
– عرضم به حضو….
: نه! من خودم بهت میگم الان. نرمافزار خیلی مهمتره!
– ولی…
: ولی نداره. ببینید الان من براتون دلیل مییارم که باید بیشتر برای قاب سیدی محصولاتتون باید هزینه کنید!
– بفرمائید
: شما یه مهندس رو در نظر بگیرین که بخواد یه نرمافزار مهندسی برای رسم نقشهی یه ساختمون تهیه کنه. اگه اون نرمافزاری که اون تهیه میکنه، قابش خوب نباشه، سیدی خش بر میداره. سیدی فیلم هم نیست که با دو سه تا مربع نشون دادن اثر خشه از بین بره. این خشه باعث میشه که یه خط نقشه یه ذره اونورتر بره (اینجا قیافهی من دیدنی میشه!)، اگه خطه حتی یه میلیمتر اونورتر بره، تو واقعیت دیواره که ساخته میشه، ده متر اونورتر میره و همه چی به هم میریزه. اونوقت میدونی چی میشه؟
– (با بهت و حیرت) نه!
: (با قیافهی حق به جانب و راضی) اونوقت طرف میگه کاش بیست هزار تومان میدادم، یه سیدی با قاب خوب میگرفتم ولی الان ده دوازده میلیون ضرر نمیکردم!
– (من همچنان در بهت و حیرت)
: حالا فهمیدی که برا چی قاب سیدی نرمافزار خیلی مهمه؟
– چشم! من با مدیر عاملمون در این مورد صحبت میکنم و این حرفا رو به ایشون منتقل میکنم. اگه موافقت کردن، ایشالا خودمون باهاتون تماس میگیریم. دست شما هم درد نکنه که برامون وقت گذاشتین، ممنونم!
و در میان لبخند دو نفریمون از هم خداحافظی کردیم و رفت و من …